متفرقه

 

با حال: استادی که در جلسه امتحان تقلب نگیرد.میان ترمها را تصییح نکند .حضور و غیاب نکند.استادی که نمره ها را روی نمودار ببرد.
ضد حال : مراقبی که جای دانشجویان را در جلسه امتحان عوض کند.
دوزاری : ده شاهی سابق :مدرک دانشگاه آزاد.
سشوار : وسیله ای که باد گرم تولید میکند،کولر دانشگاه.
شناسنامه: مشخصات اصطلا حات دانشجویی که نام و نام خانوادگی،نام پدر،شماره دانشجویی همره با تعداد واحد های یک دانشجو را از جنس مخالف حفظ باشد.متخصصّ ّ در امور خاستگاری و بعله برون و عشق و لبخند.
عشق و صفا: آغاز زندگی مشترک.اول بدبختی.پایان دوران کلش کلش.آشنایی بیشتر با وزیر جنگ.
جوشکار: متخصص در امور ازدواج از خواستگاری گرفته تا عقد و عروسی.
آب خنک: خوردن آن معادل اخراج است.پاداش فعالیت های سیاسی.چیزی که به وفور یافت میشود.
کبریت بی خطر :دانشجویی که فقط کار فرهنگی و علمی انجام میدهد.دانشجوی غیر سیاسی.مصداق ضرب المثل ”اهسته بیا تا گربه سلف شاخت نزنه”.
سوتی: سه کردن .ضایع بازی .کسی که در نقلیه دانشگاه با بوق به زمین بخورد.دانشجویی که مسله را حفظ کند ولی پای تخته یادش برود.دانشجویی که در جلسات امتحان پس از رد و بدل کردن ورقه فراموش کند اسم برگه را عوض کند.رو شدن تقلب.
هیت پاکسازی: دانشجویی که همیشه در سلف و تریا و بوفه نشسته باشد.گشنه.نخورده.
بد شانس: مشروط با معدل ۱۱،۹۸ یا ۱۱،۹۹٫
شمع و گل و پروانه: دانشجویانی که در جلسه امتحان کنار هم بشینّند.
بدل کار : جانشین.کسی که در کلاس های عمومی بجای دوستش حاضری بزند یا دنبال نمره برود.فداکار.
زوج خوشبخت: کسانی که در دانشگاه دست همدیگر را میگیرند تا گم نشوند.ندید.پدید
نوشته شده در تاريخ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط نسترن |


گروه اینترنتی پرشین استار | www.Persian-Star.org


امروزه کنکور برای هر جوانی یک کابوس بزرگ محسوب می شود، هر چند از چند سال پیش زمزمه هایی از حذف کنکور در شبکه های مختلف خبری شنیده شد اما از آنجا که خیلی از پروژه ها در این مملکت سرو تهش به حرف تمام میشه، این وعده هم هنوز عملی نشده و همچنان تعداد زیادی از جوانان هموطن با استرس کنکور هر شب خود را سر میکنند. در این رابطه شعری طنز در گل آقا منتشر شده که خوندنش برای شما دوستان خالی از لطف نیست :


ای عزیزان پشت کنکوری
تا به کی داغ و درد و رنجوری ؟

تا به کی تست چند منظوره ؟
تا به کی التهاب و دلشوره ؟

شوخی و طعن این و آن تا چند ؟
ترس و کابوس امتحان تا چند ؟

غرق بحر تفکرید که چی ؟
بی خودی غصه میخورید که چی ؟

گیرم اصلاً شما به طور مثال
کشکی، از بخت خوش، به فرض محال

زد و شایسته دخول شدید
توی کنکور هم قبول شدید

یا گرفتید با درایت و شانس
مدرک فوق دیپلم، لیسانس

گیرم این نحسی است، سعدش چی ؟
اصلاً این هم گذشت، بعدش چی ؟

تازه از بعد آن گرفتاری
نوبت رخوت است و بیکاری

بعد مستی، خمار باید بود
هی به دنبال کار باید بود

آنچه داروی دردمندی هاست
صفحات نیازمندی هاست

گر رضایت دهی تو آخر سر
گه شوی منشی فلان دفتر

به تو گویند : بعله، دفتر ما
هست محتاج آدمی دانا

آشنا با اتوکد و اکسل
و فری هند و آوت لوک و کورل

باید البته لطف هم بکند
چای هم، بین تایپ، دم بکند

بکشد وانگهی به خوش رویی
هفته ایی یک دوبار جارویی

این که از این، حقوق هم فعلاً
ماهیانه چهل هزار تومن!

پس بیایید و عز و جز نکنید
بی خودی هی جلز ولز نکنید

گروه اینترنتی پرشین استار | www.persian-star.net


شاعر، خواسته از ابتدای کار بگه کنکور بدردتون نمیخوره بابا ! اما انتهای کار به این نتیجه میرسه که چاره ای بجز درس خوندن ندارید! پس درساتونو بخونید تا یه رشته خوب تو یه دانشگاه عالی قبول بشید و ارباب خودتون، خودتون باشید ...

نوشته شده در تاريخ شنبه 23 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط نسترن |
نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط نسترن |


 

روزی غضنفر برای کار و امرار معاش قصد سفر به آلمان میکنه و همسرش و نوزده بچه قد و نیم قد رو رها کنه
خلاصه همسرغضنفر گفت :حال ما چه طور از احوال تو با خبر بشیم؟؟؟؟
غضنفر گفت: من برای تو نامه مینویسم....
همسرش گفت: ولی نه تو نوشتن بلدی و نه من خوندن !!!!!!!!!!!!!!!!!
غضنفر گفت من برای تو نقاشی میکنم ... تو که بلدی نقاشی های منو بخونی مگه نه ؟؟؟؟؟؟
خلاصه غضنفر به سفر رفت و بعد از دو ماه این نامه به دست زنش رسید ..
این شما و این هم نامه ببینید چیزی میفهمید!!!!؟؟؟؟؟؟؟؟
+
+
+
+

 

حال ترجمه از زبان همسرش

خط اول :حالت چه طوره زن ؟
خط دوم :بچه ها چه طورن ؟
خط سوم : مادرت چه طوره ؟
خط چهارم :شنیدم سر و گوش ت می جنبه!!!
خط پنجم : فقط برگردم خونه....
خط ششم : می کشمت
خط هفتم :غضنفر از آلمان...

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط نسترن |


 

غضنفرمرد، روحش اُومد پرواز كنه، گير كرد لاي پنكه سقفي

غضنفر پشت كتش خاكي بود، اونو آسفالت كرد!!!!!!!

یه نفر ميره بقالي، ميگه: آقا نوشابه خانواده دارين؟ يارو ميگه: بعله. ميگه: به مجرد هم ميدين؟!!

به یه نفر ميگن :
اگه بهت يه كاميون پول بدن چيكارش ميكني ؟
یه نفر ميگه :
2000 تومن ميگيرم خاليش مي كنم

يه یه نفر ميشينه تو تاكسي مياد در ببنده
راننده ميگه : دست لاي در نمونه قربون
یه نفر ميگه :سرت لاي درنمونه قربون

 

 

يه یه نفر ميشينه تو تاكسي مياد در ببنده
راننده ميگه : دست لاي در نمونه قربون
یه نفر ميگه :سرت لاي درنمونه قربون

 

يه بنده خدائي دنبال دزد ميكنه و سپس از دزد هم جلو ميزنه

شخصي مي گفت؛ اين چه حرفيه كه حشيش آدم را معتاد مي كنه! من الان 20ساله كه روزي دو بست حشيش مي كشم ولي هنوز معتاد نشده ام!

پير زن : باز زنگ خونه مارو زدی و اومدی گدائی ؟ گدا : پس توقع داشتی زنگ خونه تونو بزنم و بيام خواستگاری

يه روز يه یه نفر ميره تو يه مغازه خوار و بار فروشي ميگه
ببخشيد ۱ كيلو پنير ميخواستم.
مرده ميگه تركي؟؟.......ميگه آره از كجا فهميدي؟؟
ميگه از لهجت!!!........

یه نفر واسه اينكه لهجش درست شه ۵ سال ميره اروپا!
بعد از ۵ سال بر ميگرده ميره تو همون مغازه.....
ميگه آقا ببخشيد ۱ كيلو پنير ميخواستم....مرده ميگه تو تركي؟؟
ميگه از كجا فهميدي؟؟
ميگه آخه ۵ سال اينجا بانك شده

 

یه نفر زنگ ميزنه ۱۱۸ ميگه : ببخشيد شماره تلفن ۱۱۰ چنده!!!

يه روز به یه نفر مي گه ماتيز گرفتم ... یه نفر مي گه از ايدز بدتره

يكي به يك ماري مي رسد كه معتاد بود سوال مي كند كه چرا معتاد شدي
مي گويد چند سالي عشق يك مار بودم كه بعدا فهميدم مار نبوده شلنگ بوده

یه نفر ميره كله پاچه فروشي، يارو بهش ميگه: قربون چشم بگذارم؟ یه نفر ميگه: نه آقا! حداقل صبر كن من برم قايم شم

یه نفر وزير مخابرات ميشه بعد از يه هفته مخابرات ورشكسته ميشه! از طرف دولت هيئتِ تحقيق تشكيل‌ميدن، مي‌بينن براي رفاه حال جامعه ورداشته همه گوشي‌هاي ‌تلفناي همگاني رو بيسيم كرده

یه نفر هر روز زنگ يك كليسا رو مي‌زده و در مي‌رفته. آخر پدر روحاني شاكي ميشه،‌ يك روز پشت در كمين مي‌كنه، تا یه نفر زنگ مي‌زنه، ‌خرشو مي‌گيره و مي‌پرسه چيكار داري؟ یه نفر هول ميشه،‌ با تتپته ميگه: ببخشيد، ‌عيسي هست؟!

يه روز به يه یه نفر مي گن محمد كي به رسالت رسيد؟
ميگه: والا من ستار خان پياده شدم.

يه روز يه یه نفر يه نفر رو ميبينه كه داره محكم در ميزنه ولي كسي در رو باز نميكنه،
جلو ميره و بهش ميگه:خوب زنگ بزن، شايد در خرابه!!!


يه روز به یه نفر ميگن با "شيشه" جمله بساز:
ميگه ساعت يه ربع به شيشه!

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط نسترن |

یارو 10 کالری از خوردن یه رانی وارد بدنش میشه ، ولي حاضره 12 كالري بسوزنه اون دو تا تیکه میوه باقیمونده ته قوطی و در بیاره

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

هيچ کادوي زشت و به درد نخوري دور انداخته نميشود !فقط از خانه اي به خانه ديگر و از شخصي به شخص ديگر منتقل ميشود !

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

من نميدونم اين مامانا که وسايل خودشون رو يه جايي ميزارن,بعد خودشونم يادشون ميره کجاس ... چه جوريه که تو پيدا کردن وسايليکه ما به اصطلاح تو 7 تا سوراخ موش قايم ميکنيم تبحر خاصي دارن

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

اندر حکايت اختلاس بزرگ:شهرام جزايري: «منو از اينجا بيارين بيرووووون... اينا دارن منو مسخره ميکنن... به من ميگن آفتابه دزد!!!»

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

خدايا فقراي کشورم را به سومالي منتقل کن تا از کمک هاي ما برخوردار شوند!

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

يکي از نمونه هاي بارز تهاجم فرهنگي اينه که:سالهاست در توليد گوجه فرنگي خود کفا شديم اما هنوز اسمش به گوجه ملي تغيير نيافته!

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

خدايا لطفا برو و به بعضي از آنهاييکه ايمان آورده اند يادآوري کن که تو خدا هستي نه آنها !!

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

راز موفقيت چيست؟ "تصميم گيري درست".
تصميم گيري درست از چه ناشي ميشود؟ "از تجربه"
تجربه از چه بدست مي آيد؟ "از تصميم گيري هاي غلط !!

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

پس از مرگ از شخصي پرسيدند :
جواني خود را چگونه گذراندي ؟
ندايي از عرش برآمد که :
بدبخت ايرانيه ،
ولش کنين ،
برين سراغ سوال بعدي....

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

فقط يه ايراني ميتونه شامپو رو تو يه هفته تموم کنه و تهش رو با آب قاطي کنه و يک ماه بيشتر استفاده کنه

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

امروز داشتم کتاب ميخوندم يه جمله خيلي قشنگ توش ديدم... خواستم لايک بزنم که يهو يادم افتاد کتاب نه فيسبوک...

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞


خدا نگذره از كساني كه شير حموم رو روي وضعيت دوش ميبندن و از حموم خارج ميشن!

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

عمه ي توماس اديسون مجددا در بيانيه اي به مردم شريف ايران اعلام کرد:
توماس فقط برق را اختراع کرده است لطفا به خاطر قبضش ما را مورد عنايت قرار ندهيد
!!!!! والاااااااا چه کاريه..

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

تا حالا دقت کردين سر سفره وقتي به طرفت ميگي نمکدون و بده ...اول خودش نمک ميريزه رو غذاش بعد ميدن بهت

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

بعد از يک عمر، بالاخره نفهميدم که هنگام روبوسي بايد دو بار صورت طرف مقابل رو ببوسم يا سه بار، تا هر دو نفر ضايع نشيم

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

پدر بزرگ رو به نوه:
بدو برو قایم شو
امروز مدرسه رو پیچوندی معلمت اومده دنبالت
نوه: نـــــــه، شما باید قایم شی، ... من بش گفتم نمیام چون شما فوت کردین!!!

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

ديــکتــاتــور کيــست؟
ديــکتــاتــور اون بچّه ي دو سالـــست که بيست نــفــر مجبورند به خاطــر اون کــارتون نــگاه کنــنــد

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

يکي از ترس ناک ترين جملات دوران مدرسه ،اين بود که : "يه برگه از کيفتون بياريد بيرون"

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

بيشتر مردم دنيا يکشنبه ها ميرن کليسا,براي سلامتي مردم جهان دعا ميکنن تو ايران مردم جمعه ها ميرن نماز جمعه,براي بيشتر مردم دنيا آرزوي مرگ ميکنن.!!!

∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞∞� �∞∞

سيب تا حالا 3تا کار مهم کرده!!
اول حوا رو گول زد،
بعد نيوتن رو از خواب بيدار کرد،
و در آخر نظر آقاي استيو جابز - رئيس کمپانيAppLe - رو به خودش جلب کرد

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط نسترن |

ژیرکا و ویتالیچ، زن و شوهری هستند که تصمیم گرفتند مراسم عروسی خود را به شکل عجیبی برگزار کنند.
آنها ابتدا در یک جشن معمولی و در حضور پدر و مادر و دیگر بستگان‌شان بایکدیگر ازدواج کردند تا به این ترتیب به خواسته پدر ومادرشان احترام بگذارند.
پس از این مراسم این زوج تصمیم به برگزاری یک مراسم عجیب با حضور دوستان‌شان گرفتند. آنها ابتدا طلاق گرفته و دوباره باهمازدواج کردند اما این بار با ظاهری عجیب و ترسناک!

اقا داماد

مهموناشونن

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 21 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط نسترن |

 

امروز رفتم از دستگاه خودپرداز پول بگیرم مبلغ رو زدم۵۰۰۰۰تومان
یه ده هزار تومنی داد!
سه تا پنج هزار تومنی داد!
پنج تا دو هزار تومن داد! پونزده تا هزاری!
یه لحظه دلم واسه دستگاه سوخت،نزدیک بود پولو برگردونم تودستگاه!
طفلی خودشو کشت ۵۰ تومن منو جور کرد!

**********************************************

نمونه سوالهای رایج توی همه ی خونه ها
این تلویزیون بی صاحاب واسه کی روشنه ؟
چی از جون این یخچال بدبخت میخوای ؟
کی لامپ دستشویی رو روشن گذاشته ؟
کی دمپایی دستشویی رو خیس کرده ؟
این موقع شب با کی حرف میزنی ؟
چشمات در نیومد پای این کامپیوترِ کوفتی ؟
کی غذای منو خورده ؟

**********************************************

شونه آدم که هیچی
شونه تخم مرغم پیدا نمیشه سرمونو بذاریم روش یه دل سیرگریه کنیم !

**********************************************

سلامتی خانم هایی که میخوان پارک دوبل کنن
روسری لیز میخوره ، شال میافته از سرشون
دکمه مانتو باز میشه ، دستشون میخوره به برف پاک کن
اشتباهی میزنن تو دنده چهار به جای دنده عقب
آخر سر هم خاموش میکنن !

**********************************************


یکی از بدترین لحظه های زندگی وقتیه که فیلم رقصیدنت روتوی جمع نگاه می کنی

**********************************************

کاربردی ترین چیزی که من از کتاب علوم دوران مدرسه یادگرفتم اینه که
وقتی در ترشی یا مربا باز نمیشه, بگیرمش زیر آب گرم گرم!

**********************************************

چه لحظه باشکوهی بود اون لحظه..!
وقتی معلم میبردمون پا ی تخته ازمون درس بپرسه وسطش زنگ میخورد..!

**********************************************

اعتراف میکنم بچه که بودم یه بار با آجر زدم تو سر یکی ازبچه های اقوام , تا ببینم دور سرش از اون ستاره ها و پرندهها می چرخه یا نه!!!!!
تازه هی چند بارم پشت سر هم این کار و کردم , چون هر چی میزدم اتفاقی نمی افتاد!!!!

**********************************************
تا حالا دقت کردین وقتی سوهان میخوری نود و پنج درصدش میرهلای دندونات و فقط پنج درصدش نصیب معدت میشه

**********************************************
تا حالا دقت کردین همیشه دَنده ماشین خوب جا می خوره به جزوقتی که یه پسر شاهد کار شماست

**********************************************
نمی دونم همه پیرزنا مثل برف پاک کن میرقصن ؟؟؟ یا مادربزرگ من اینجوریه فقط ؟

**********************************************

نوشته شده در تاريخ پنج شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط نسترن |

آمريكايي: روز اول با خوشحالي به همراه پدر و مادرم رفتم مدرسه و دوستاي جديد پيدا كردم! تمام دوره ابتدايي رو با معدل خوب قبول شدم. دوره راهمنايي مدرسه رو وقتي شروع كردم روحيم بهتر بود با دوستامون هر روز مي رفتيم گردش.دوره دبيرستان ديگه دنيا ماله من بود هرشب پارتي و س.. و مشروب بود تا اينكه رفتم دانشگاه و فهميدم كه من از عشق و حال چيزي نفهميدم. من هم... عشق و حال كردم هم الان دكترم.

ايراني: يادمه روزه اول مادرم منو رو آسفالت مي كشيد كه ببره مدرسه. وقتي رفتم مدرسه و آدماشو ديدم تا سه روز گريه مي كردم. دوره ابتدايي رو به زوره كتك گذروندم. راهنمايي كه رفتم روحيم گه بود.همه به هم فحش خار مادر مي دادن منم ياد گرفتمو تو زندگيم به كار گرفتم. دوره دبيرستان همش تو كفه مهمونيو مشروب گذشت. وقتي رفتم دانشگاه تازه فهميدم اين همه كه دهنم سرويس شده همش تمرين بوده كه اينجا ....پاره بشه. درسته عشق و حال نكردم ولي مدركه مهندسيمو گرفتمو الانم تو آژانسه آبرومندي كار مي كنم.

نوشته شده در تاريخ چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, توسط نسترن |
.: Weblog Themes By LoxBlog :.